دانلود تحقیق درمورد هنر گرافيك
با دانلود تحقیق در مورد هنر گرافيك در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق هنر گرافيك را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق هنر گرافيك ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:107 صفحه
قسمتی از فایل:
انسانها عاشق موجوداتند و از خود نمي پرسند كه اين موجودات از كجا مي آيند و به كجا مي روند و ديار اصليشان كجاست.
مولوي عاشقي است كه مي گويد: نيستي اصل همه هستيهاست مانند هوا كه به نظر هيچ مي آيد ولي همه بدو زنده اند هنر از قله بي رنگ سرچشمه مي گيرد و بر دشتهاي عالم صورت روان مي شود كه هاتف مي گويد:
ز آب بيرنگ صد هزاران رنگ لاله و گل نگر در اين گلزار
كلاً جان هنر كه خودش يك شهود بي حساب حقيقت است در عالم جبروت زاده مي شود. عالمي كه آنجا، جاري نيست ما زمان نيست، صورت نيست، و اگر چيزي باشد خود معناست و خود اين معناي محض عين زيبايي و نيكويي است كه در گلشن راز آمده :
شراب و شمع و شاهد عين معناست كه در هر جلوه اي او را تجلي است
اين معني به آسمان ملكوت و فراختاي خيال نزول مي كند و اين دنياي خيال ك عرصه نامتناهي دارد و در آنجا اين معني صورتي مناسب مي پوشد و براي فرود به ارض عالم تن آماده مي شود و در اينجاست كه بايد بگويم:
جان هنر از غيب الغيوب انديشة هنرمند پاي به عالم تماشا مي گذارد و خلق را فرا مي خواند كه :
اي بستگان تن به تماشاي جان رويد زيرا رسول گفت تماشا مبارك است
(ديوان شمس)
زبان تنها در بيان انديشه ها و احساسات عادي و سطحي تواناست و به محض آنكه به احوال عميق و لطيف باطني مي رسد سكوت مي كند
چو بلبل روي گل بيند زبانش در حديث آيد مرا در رويت از حيرت فروماندست گويايي
(سعدي)
اگر بگويم زبان براي بيان معاني وسيله اي بسيار ناقص است و ناتوان ستايش اغراق آميز كرده ام چرا كه زبان در آن ولايت هيچ كاره است. پس چه بايد كرد و چاره چيست؟ چاره هنر است .
- هنر مي تواند آنچه را كه به زبان عادي نمي توان گفت به زبان خود كه آميخته با هزار رمز و راز است بيان كند.
- هنر استفاده كامل از وسيلة ناقص است (اسكاروايلد شاعر انگليسي)
هنرمند نخست بايد بداند كه غوغاي عالم درون را چگونه مي توان با مردمان در ميان نهاد و داغ سينه شرحه شرحه را چون لاله آشكار كرد. پس با هزار آرزو به نزد سر مي رود كه مرا از اين تنگناي تنهايي رهايي بخش و راهي بنماي تا چگونه خود را به خلق بنمايم آخر من رسول جمالم و جبرئيل عشق بر من آيت ها آورده است كه بايد بر مردمان فرو خوانم.
هنرمند اصيل عاشق زيبائي است نه عاشق خويشتن و در سوداي اعتلاي هنر است نه در انديشه نام و شهرت خويش و پروانه ايست كه برگرد شمع جمال مي گردد نه شمعي كه خلق را به طوافغ گرد خويش فرا خواند.
و بزرگترين هنرمند كه همة هنرمندان را در سلسله گيسوي پريشان خود اسير كرده كسي نيست جز ايزدمنان.
كه: با قلم موي باد و باران و جنبش خاك و گردش افلاك هردم هزاران نقش بر بوم زمين و آسمان مي آفريند و رقص گستاخ و بي خيال امواج را زيبايي مي بخشد.
و تو اي هنرمند سر به سجده او نهاده اي
و تو اي معلم هنر ميداني كيست؟