دانلود تحقیق درمورد زندگينامه حضرت سليمان
با دانلود تحقیق در مورد زندگينامه حضرت سليمان در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق زندگينامه حضرت سليمان را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق زندگينامه حضرت سليمان ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد زندگينامه حضرت سليمان
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:19 صفحه
قسمتی از فایل:
مختصري از زندگي حضرت سليمان
گفته اند: حضرت داوود چهار پسر داشت هر روز مشغول عبادت خدا بود روزي از آن روزگار كه به عبادت مشغول بود در نماز به سجده رفت و وقتي از سجده برخاست ديد كه تمامي فرزندانش مرده اند و تنها سليمان زنده مانده است بسيار ناراحت و غمگين شد و به آسمان نگاه غمگيني كرد در اين هنگام جبرئيل فرود آمد و به پيغمبر داوود عليه السلام فرمود شكر خدا را به جا بياور و بدان كه خداوند در همه حال تو را امتحان ميكند و اين فرزندي كه باقي مانده روزگاري به پيامبري مبعوث ميشود و جانشين تو خواهد شد و خداوند به او علمي عطا ميكند كه تا كنون به هيچ انسان و پيغمبري عطا نكرده و قدرت بالايي بدست مي آورد و با تمامي مخلوقات صحبت ميكند و زبان آنها را ياد ميگيرد پس حالا به ادامه عبادت مشغول شو.
خداوند متعال باد را مسخر سليمان كرد تا بساط او را هركجا كه خواست حمل كند؛شياطين را تحت فرمان او قرار داد كه خدمتگزار او باشند پرندگان را مطيع او كرد كه با بال و پر خود بر سليمان سايه افكنند
و اين امتيازات موجب شد كه سلطنت او به صورتي بي نظير در آيد و تمامي قدرتها متمركز او شوند.
از خصوصيات بساط سليمان اطلاعات دقيق و قطعي در دست نيست و نميتوان وصعت حكومت او را بيان كرد.شياطين هم همانند غلاماني در خدمت سليمان بودند و براي او ساختمانها استخرها و حوضهاي بزرگ ميساختند از گهر دريا براي او جواهرات مي آوردند و در كل همه مخلوقات تحت الفرمان سليمان بودند.
وفات سليمان
ساليان درازي،سليمان در ميان مردم به عدالت پرداخت مردم از روش عادلانه او در مهد آسايش و خوشي بودندو مردم در آن زمان از مزاياي خوب زندگي برخوردار بودند تا آنكه آفتاب عمر سليمان بر لب بام رسيد.
روزي سليمان در كاخ بلور خود تنها ايستاده بود و تكيه بر عصاي خود داده و به تماشاي مناظر و عمارتهاي كشور پهناور خود مشغول بود كه ناگهان جواني ناشناس را در كاخ خود ديد از آن جوان پرسيد تو كيستي كه بدون اجازه وارد قصر من شدي؟گفت من آن كسي هستم كه براي ورود به خانه ها و كاخها از كسي اجازه نميگيرم،من ملك الموت فرشته مرگم كه براي قبض روح تو آمدم سليمان از شنيدن نام او و مأموريت خطرناكش بر خود لرزيد و گفت :ممكن است مهلتي بدهي تا به كارهام رسيدگي كنم گفت:نه و در همان حال بدون اينكه به او مهلت نشستن بده جانش را گرفت